احمد جون ::
چهارشنبه 86/9/14 ساعت 7:58 عصر
گاهی وقتا که میخوام به یاد تو گریه کنم
اشک بی کسی من گونه هامومیسوزونه
تا میاد خنده ای رو لبهای من جونبگیره
یاد دوریت روی لبخند منو میپوشونه
جای خالیت مثل یک خواب توی چشماممیشینه
کور میشه انگاری بی تو دنیا رونمیبینه
در و دیوارای خونه از تو داره صدنشونه
گُلای باغچه میگیرن از فراق بهونه
کاش میشد با مهربونی پر کنیم فاصله هارو
تو می خوای امّا چه فایده دل من نا مهربونه
نوشته های دیگران()